ارتباط همدلي و همزباني با ظهور امام زمان، شهادت حضرت زهرا و شبکههاي مجازي
ارتباط همدلي و همزباني با ظهور امام زمان، شهادت حضرت زهرا و شبکههاي مجازي
در سايه غفلت از مودت، رشد قارچي شبکههاي مجازي اجتماعي به جاي شبکههاي اجتماعي واقعي در حال گسترش بود. ارزش مودت و همدلي به اندازه اي است که «مزد رسالت» نبوي و رمز بقا و بالندگي آن بود، همين مساله درباره انقلاب اسلامي ايران نيز صادق است؛ و اگر مودت بميرد، باز بايد شاهد شهادت حضرت زهرا و تبعيد حضرت مهدي به بيابانها باشيم.
انسان براي کمال آفريده شده است. کمال مطلوب انسان ها در زندگي جمعي ميسر است. زندگي جمعي مطلوب نيز، جز با همکاري و همدلي به دست نمي آيد. و همدلي همانند ملاط آجرهاي يک بنا، پيوند دهنده و استحکام بخش ساختمان جامعه انساني است. همدلي و همکاري تراز، در جامعه ظالمانه به دست نمي آيد و عدالت و احسان، شرط تحقق آن است. خداوند براي تحقق اين هدف، 124 هزار پيامبر و در رأس آنان، حضرت محمد (ص) را فرستاد تا با کمک امت، بناي رفيع جامعه تراز انساني بر پايه همدلي بنا کنند.
خداوند به مردم فرمود که مزد رسالت طاقت سوز پيامبرش در راستاي تحقق جامعه تراز و همدل بشري، چيزي جز مودت در راه خويشاوندان ايشان نيست: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» شوري، 23.[1]
بزرگترين هدف پيامبر خاتم، تکامل مخلوقات بود و بزرگترين مزدي که مي توانست دريافت کند، تحقق همين هدف بود. پس در واقع تداوم انقلاب اسلامي حضرت محمد (ص) تنها اجري بود که در شأن پيامبر بود؛ يعني مزد پيامبر همان راهروي مردم در مسير کمال بود: «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً» فرقان، 57.
خداوند هر روز و هر ماه و هر سال پس رسالت پيامبر را «روز و ماه و سال و ساليان همدلي و مودت» نام گذاري کرد و اين نامگذاري را در قرآن جاودانه کرد تا بدانيم که راز تداوم دريافت هر خدمتي، پرداخت مزد آن است و راز تداوم انقلاب اسلامي به عنوان بزرگترين نعمت، پرداخت مزد آن يعني «همدلي و مودت» در راه اهداف مقدس بشري است.
جامعه صدر اسلام، مفت خور بود و حاضر نشد مزد رسالت را بدهد؛ يعني حاضر به «مودة في القربي» نشد؛ يعني تمنيات و دلبستگي هايش را در راه اهداف متعالي بشر خرج نکرد و روشن است که وقتي تمنيات و تمايلات (المودة) جامعه اي در مسير اهل بيت (في القربي) و ادامه دهندگان راه حق نباشد، آن جامعه مفتخور، دچار فروپاشي مي شود و به دست حجاجها و داعشها مي افتد.
اکنون که پس از 1400 سال، انقلاب اسلامي حضرت محمد (ص) به برکت خون امام حسين و علما و شهدا و جانبازان در جمهوري اسلامي ايران جوانه زده است، بايد مزد اين رسالت نبوي، علوي، فاطمي و حسيني را بپردازيم که همانا «مودت» در راه اهل بيت است.
اين مودت، هم مزد رسالت است، هم عامل تضمين تداوم انقلاب است و هم راز ظهور امام زمان ارواحنا فداه؛ امام زمان پس از آنکه علي بن ابراهيم بن مهزيار پس از 20 سفر مکه موفق به ديدار وي شد، علت محروميت وي در 19 سفر پيشين را چنين بر مي شمرد: «و لکِنَّکُمْ کَثَّرْتُم الأمْوالَ؛ بلکه شما تکاثر و مال اندوزي کرديد! و تَجَبَّرْتُم علي ضُعَفاءَ المؤمنين؛ و بر مستضعفان مؤمنين سخت گرفتيد و قَطُعْتُم الرَّحِمَ الذي بَينَکم؛ و پيوندي را که ميان خودتان بود نابود کرديد! فَأَيُّ عُذْرٍ لکم الآن؟؛ اينک چه عذري داريد؟» طبري، دلائل الإمامة، ص297.
از اين رو، امام خامنه اي امسال را سال «همدلي» نام نهاده اند و روشن است که همدلي در ميان خودي (رحماء بينهم) معنا دارد و جهت آن نيز بايد رضايت اهل بيت باشد (في القربي). البته در اين جا، دايره خودي، شامل همه مردم است؛ به غير از کساني که دشمني آنان آشکار است و نمي توان «همدلي و مودت» را از عموم مرد دريغ کرد: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْل». کافي، اسلاميه، ج2، ص643.
اگر آن روز ده نفر مثل شهيد حسين غلام کبيري داشتيم که حق مودت در راه اهل بيت را به جاي آورند، سقيفه چيان نمي توانستند، انقلاب حضرت را «انقلبتم علي اعقابکم» بکنند. نمي توانستند فاطمه زهرا سلام الله عليها را شهيد کنند و نمي توانستد کربلا را بر تاريخ افرينش تحميل کنند.
اينک که قرار مردم و دولت بر همدلي است، بهترين محيط همدلي، محيط واقعي است نه فضاي مجازي. غربي ها که به فضاي مجازي پناهنده شده اند، با منطق اينديويجواليستي زندگي مي کنند که نمي توانند در فضاي واقعي به «مودت» برسند و ناچارند زشتيهاي خود را با عکس ها و هويت گريم شده در فضاي مجازي بپوشانند.
مؤمنين بايد شبکه هاي اجتماعي واقعي را از دست ندهند. شبکه واقعي، لذت واقعي دارد و سعادت مجازي را سبب نمي شود. سه نمونه از شبکه هاي اجتماعي واقعي و بسيار لذتبخش را يادآور مي شويم و اميدواريم که فکر و تمرکز و تلاش مان را در راه احيا و رونق اين شبکه ها به کار ببريم:
الف. چقدر بايد درباره صله رحم و شبکه واقعي خويشاوندي تأکيد شود تا بفهميم که چه سلامت و لذت و تکاملي در تار و پود ارتباط خويشاوندي است و حتي حساب روز قيامت انسان سبک مي شود؟ «فَصِلُوهُمْ يُهَوِّنِ اللَّهُ عَلَيْکُمُ الْحِسَاب» کتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص925.
ب. چقدر بايد درباره دوست خوب تأکيد شود تا به ميراث فرهنگ خودمان تکيه کنيم و بدانيم وقت آن رسيده است که شبکه هاي واقعي دوستان درست کنيم؟ در فلق بود که پرسيد سوار، خانه دوست کجاست! «قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَحَابِّينَ فِيَّ» مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، النص، ص208.
ج. چقدر بايد درباره مصافحه با مؤمن سفارش شود که ما بدانيم در سرزمين سوالي مجازي نمي شود مصافحه کرد؟ و بايد دلها را در فضاي واقعي شبکه کنيم؟
ابوحمزه گفت من با حضرت امام محمد باقر هم سفر بودم، چون بار را فرود آورديم حضرت اندکى راه رفتند و سپس بازآمدند و دست مرا گرفتند و فشار بسياري دادند! گفتم فدايت شوم، مگر من با شما در کجاوه نبودم؟ حضرت فرمود، مگر نمي دانى که مؤمن چون اندک بچرخد و دوباره با مصافحه کند خداوند روي بر آنان بگشايد و به گناهان شان بفرمايد که فرو ريزيد از ايشان تا آنکه چون از يکديگر جدا مى شوند هيچ گناهي برايشان نمانده باشد. کافي، دارالحديث، ج3، ص462.
اگر هر روحاني اي يک در شبکه واقعي خويشان فعال شود، 20 ميليون نفر عضو شبکه هاي واقعي «مودة في القربي» خويشاوندي مي شوند، اگر هر مؤمني در محله خود شبکه اجتماعي همسايگي تشکيل دهد، هيچ روحي آواره فضاي مبهم مجازي نمي شود. اگر هر يک از ما شبکه واقعي «مودة و دوستي» را جدي بگيريم و ياد بگيريم که به مردم «مودت» نثار کنيم، بعيد است که شبکه هاي مجازي بر ما حکومت کنند.
پس به جاي پناهندگي به واتس اپ و وايبر صهيونيستي، با خويشاوندان خود شبکه شويم، با همسايگان خود شبکه شويم، با دوستان خود دست بدهيم تا «مودة في القربي» را معنا کنيم و نگذاريم اجر رسالت بر زمين بماند و آتش در خانه فاطمه را خاموش کنيم تا هيچ محسني در دل هيچ مادري شهيد نشود و بيايد آنکه بايد!
پينوشت:
[1] مودت يعني تمايل درون ريز شده (الفرق بين الحب و الود: أن الحب يکون فيما يوجبه ميل الطباع و الحکمة جميعا و الود من جهة ميل الطباع فقط ألا ترى أنک تقول أحب فلانا و أوده و تقول أحب الصلاة و لا تقول أود الصلاة. الفروق في اللغة، ص115و 116)و مودت «في القربي» يعني مودت در راه اهل بيت. اگر مراد مودت نسبت به شخص اهل بيت نه اهداف آنان بود، «مودة القربي» مناسب تر بود. زيرا «وَدَّ» بدون واسطه هم مفعول مي گيرد: «وَدَّه» يعني او را دوست داشت. بنابراين بر خلاف معناي رايج، «مودة في القربي» به معناي مودت به اهل بيت نيست؛ بلکه مودت در راه آنان است که شامل مودت به خود آنان نيز مي شود. نظير ««أَوْثَقُ عُرَى الْإِيمَانِ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّه» اصول کافي، اسلامية، ج2، ص125. المحاسن، ج1، ص165؛ که منظور حب و بغض در راه خداوند است.
نويسنده: حجةالاسلام ابوالفضل امامي
سايت حرف آخر